سرانجام توني بلررفتني شد
راد مرد راد مرد

هيچ انساني بادردي نميتواند عملکرد بلر درحمايت ازکاخ سفيد رافراموش کند {

توني‌بلر نخست‌وزير انگليس بالاخره تاريخ كناره‌گيري از قدرت را اعلام كرد. وي مجبور شد اين كار را بكند.

بلر به دليل جاه‌طلبي شخصي خود مايل بود ركورد مدت نخست‌وزيري خانم تاچر را بشكند، اما به اجبار همچون خانم تاچر مجبور شد از قدرت كناره بگيرد .خانم تاچر در پائيز 1990 در حالي‌ كه سربازان انگليسي به دليل لشکرکشي به كويت خود را براي حمله به عراق آماده مي‌كردند از سمت خود استعفاء داد و جان‌ ميجر وزير دارايي جانشين وي شد .حال در سال 2007 نيز بلر به دليل شكست در همراهي آمريكا در لشکرکشي عراق، مجبور به استعفاء شد و قرار است گوردون‌ براون وزير دارايي جانشين وي شود.

تاچر و بلر هر دو به اين دليل كه مي‌خواستند همچنان قدرت رقابت را براي حزب خود محفوظ نگه‌دارند، استعفاء دادند .حزب محافظه‌كار در دوره تاچر سه دوره پياپي در انتخابات پيروز شد. تاچر دو دوره كامل نخست‌وزير بود و در دوره سوم استعفاء داد. جان‌ ميجر دوره سوم پيروزي حزب محافظه‌كار را به پايان برد و براي بار چهارم نيز حزب محافظه‌كار را بر حزب كارگر پيروز گردانيد .حال بلر با استعفاي خود در اواسط دوره سوم پيروزي پياپي حزب كارگر، مي‌خواهد همين مسير را براي حزب كارگر هموار كند.

مهمترين دستاورد دوره زمامداري بلر در امور اقتصادي تعريف مي‌شود؛ جايي‌ كه بلر بي‌شك مديون گوردون براون وزير دارايي خود است. در اين دوره انگليس از ثبات اقتصادي، رشد نسبتاً بالاي اقتصادي و ميزان بيكاري اندك بهره‌مند بوده است .اين دستاوردها در كنار رقباي سياسي كم‌وزن و كم‌منزلت كه از حزب محافظه‌كار براي رويارويي انتخاباتي با بلر انتخاب مي‌شدند، منجر به پيروزي پياپي حزب كارگر در سه دوره شد .از سوي ديگر بلر با شعار مبهمي مثل «حزب كارگر نو» از احزاب چپ‌گراي سنتي فاصله گرفت. به عبارت روشن‌تر، هرگز نمي‌توان عملكرد بلر در سياست داخلي و خارجي را با آنچه در كتاب‌ها درباره احزاب چپ‌گرا نوشته شده، ارزيابي كرد .سياست اقتصادي حزب كارگر در دوره بلر، ادامه سياست اقتصادي حزب محافظه‌كار بود و حتي خشن‌تر و فاقد جنبه‌هاي انساني رشد و توسعه انساني.

بلر همچنين به اصطلاح «جنگ با ترور» را به ملي‌گرايي معطوف به نژاد‌پرستي در داخل و تلاش براي احياي امپراطوري از دست رفته بريتانيا در خارج تبديل كرد.

بلر در جنگ 33 روزه لبنان، علناً در كنار رژيم متجاوز اسراييل قرار گرفت و چنان بي‌محابا از تل‌آويو حمايت كرد كه حتي اعتراض هم‌حزبي‌هاي خود را نيز برانگيخت .ده‌سال پيش وقتي بلر به قدرت رسيد، وعده داد صادق باشد. اما در عمل دروغگوترين سياستمدار بريتانيا بود. بلر براي دروغ گفتن انرژي مصرف نمي‌كرد. يك ضرب‌المثل اسپانيايي مي‌گويد كسي كه ديروز دروغ گفت، امروز نمي‌تواند شما را فريب دهد.

اما گويا بلر هرگز اين ضرب‌المثل را نشنيده بود. بلر به دروغ مدعي شد صدام داراي سلاح كشتارجمعي است و گزارش سرويس امنيتي انگليس به اشاره وي منتشر شد .چندي بعد يك دانشجوي عراقي گفت آنچه به فايل سلاح‌هاي كشتارجمعي عراق شهرت يافته گزيده‌اي ناشيانه از پايان‌نامه تحصيلي وي است كه در آمريكا تهيه شده است .ديويد كلي از كارشناسان وزارت جنگ انگليس كه بارها از عراق دوره صدام بازديد كرده ‌بود نيز بي‌اعتباري ادعاي نخست‌وزير را اذعان كرد. وي چندي بعد در خانه‌اش مرده يافت شد .

بلر سياست خارجي انگليس را به سطح اداره  سياست خارجي آمريكا تنزل داد و به همين دليل لقب‌هايي مثل ستون پنجم آمريكا در اروپا و سگ دست‌آموز بوش را دريافت كرد .بلر در سياست داخلي خود هر دستاوردي داشته باشد، قطعاً در سياست خارجي به‌خصوص در خاورميانه و روابط اروپا - آمريكا، فردي فاقد ايده و بصيرت بود كه موقعيت انگليس در خاورميانه را حداقل در دو دهه به عقب برد .انگليس در دوره بلر، اعتبار و مشروعيت خود را در خاورميانه به يغما داد كه ترميم آن سال‌ها طول خواهد كشيد.

مهره‌هاي اصلي سياست اروپا يكي پس از ديگري صحنه سياست را ترك مي‌كنند . گرهارد شرودر و سيلويو برلوسكني پيش از اين قدرت را واگذار كردند و حال نوبت به ژاك شيراك و توني بلر رسيده است .توني بلر نخست وزير انگليس به كابينه خود گفته است بعد از ده سال حكومت و سه پيروزي در انتخابات‌هاي سال 1997، 2001 و 2005 اكنون استعفاء خواهد داد . اين چيزي بود كه از مدتها پيش كابينه انگليس و حزب كارگر منتظرش بودند و حالا او قرار است پيش از انتخابات از رهبري حزب و به دنبال آن از مقام نخست وزيري كناره‌گيري كند. به دنبال او جان پريسكات معاون بلر در حزب كارگر و دولت هم استعفاء خواهد داد. اما جابه‌جايي در وزارت خارجه، داخله، عدليه وصحت  هم ممكن است.

هدف استراتژيست‌هاي حزب كارگر از اين كار روشن است. آنها مي‌خواهند دو سال ديگر كه رأي‌دهندگان انگليسي به پاي صندوق‌هاي رأي مي‌روند، رهبري جديد حزب كارگر را در ذهن داشته‌ باشند و با اين پيش‌زمينه رأي دهند، نه رهبري توني‌بلر با همه مشكلات به‌ويژه در سياست خارجي‌اش .به اين ترتيب حزب مخالف و محافظه ‌كار توري ديگر نمي‌تواند خطاهاي گذشته را به گردن دولت كارگر بياندازد. به عبارت ديگر دولت جديد انگليس از گروه جديدي از نخبگان حزب كارگر تشكيل مي‌شود كه متفاوت از گذشتگان هستند و رأي‌دهندگان انگليسي ديگر از آنها متنفر نيستند.

بلر در حالي صندلي قدرت را ترك مي‌كند كه روحي سرگردان ميان روشنايي و تاريكي و خير و شر است. قضاوت نهايي درباره مرز ميان اين دو شرايط در كتاب‌هاي تاريخ و در آينده مشخص مي‌شود . بزرگترين دستاورد دولت بلر اقتصاد بوده‌ است. در دهه گذشته مردم انگليس به اتفاق مي‌گويند كه زندگي روزانه‌شان بهتر شده و از آن مهم‌تر اين‌كه منصفانه‌تر شده است. اصلاحات بعد از سال 2001 دولت كارگري بلر باعث شد كه منافع دولتي ميان طبقه‌هاي مختلف اجتماعي تقسيم شود.

كم‌‌درآمدترين خانوادهاي انگليسي اكنون 11 درصد بيشتر از ديگر طبقه‌هاي اجتماعي مزايا دريافت مي‌كنند و مزاياي ثروتمندان هم كمتر شده است. بنابراين ملت انگليس به اين باور رسيده كه نخست وزير و كابينه او از منافع همه حفاظت مي‌كند نه‌ تنها از منافع طبقه‌اي خاص . موفقيت حزب حاكم كارگر مديون شخص بلر و عدم وجود پيچيدگي‌هاي مرسوم در عرصه سياست انگليس در كار او بوده‌ است.

بلر در مراسم رسمي هم گاه پيراهن‌ها وکرتي وپطلون هايي به تن مي‌كند كه رنگي متفاوت دارد و با لباس‌هاي رسمي ديگر سياستمداران انگليسي متفاوت است. او در دوران حضور در ساختمان شماره 10 خيابان داونينگ صاحب چهارمين فرزند خود شد كه اين از زمان چرچيل تا تاچر اتفاق نادري در انگليس بوده است . زندگي بلر به‌گونه‌اي بوده كه اين پيام را براي مردم انگليس به همراه داشته، من هم مانند شما هستم و از لذت‌هاي زندگي مانند شما برخوردارم. اينها ويژگي‌هايي بود كه بلر را از ديگر سياستمداران انگليس مجزا مي‌كرد و باعث محبوبيت و جلب رأي براي او مي‌شد. اما اين شرايط تا وقتي بود كه جنگ عراق روي داد.

با شروع زمزمه اين جنگ، بلر مانند سگ دست‌آموز بوش (لقبي كه رسانه‌هاي انگليس براي بلر به‌كار مي‌برند) از هجوم آمريكا به يك كشور خارجي يعني عراق حمايت كرد و نيروي نظامي به عراق فرستاد. استدلال بلر براي متقاعد كردن انگليسي‌ها به اين جنگ تاكيد بر اين نكته بود كه صدام حسين در يك مدت زمان 45 دقيقه‌اي و در شرايط بحراني مي‌تواند از سلاح كشتار جمعي استفاده كند.

هنوز هم مردم انگليس نمي‌دانند آيا واقعاً بلر دروغ گفته و يا تنها از سوي آمريكايي‌ها يا سرويس اطلاعاتي ام آي 6 انگليس گمراه شده ‌بود. در دنياي بي‌رحم سياست اگر مدرك و سندي نباشد نابود كردن يك نفر بسيار آسان است . بلر از ناحيه جنگ عراق صدمه‌هاي زيادي را متحمل شد كه جديدترين آن شكست سنگين حزب كارگر در انتخابات منطقه‌اي و محلي ولز و اسكاتلند بود. اما او در پايان دوران مسئوليتش يك برگ برنده را رو كرد و ناگهان در ايرلند شمالي به پيمان صلح رسيد.

چندي قبل دولت محلي ايرلند كار خود را در بلفاست شروع كرد. ايرلند شمالي براي انگليسي‌ها و براي غرب يادآور ناخوشايندترين خاطرات، از اشغال نظامي ارتش انگليس تا اقدامات هولناك تروريستي و حمله و خشونت كاتوليك‌ها عليه پروتستان‌ها و برعكس است. و حالا توني بلر به سال‌ها خشونت و تاريخ خونين اين منطقه پايان داده است .اگر ايرلند شمالي به صلح برسد، مردم انگليس و شايد همه جهان خطاي بلر در جنگ عراق را مي‌بخشند. اما او در حالي بازنشسته مي‌شود كه نه تكليف جنگ عراق معلوم شده و نه صلح ايرلند.

توني بلر چند هفته ديگر در قدرت باقي مي‌ماند تا وقتي رهبر جديد حزب كارگر انتخاب شود. قرار است گوردون براون وزير دارايي انگليس جانشين بلر شود. بعضي تحليلگران مي‌گويند به اين ترتيب حزب كارگر به رهبران چپگراي خود بازمي‌گردد . حزب توري براون را خودكامه‌تر از بلر توصيف كرده و گفته است با انتصاب او تنها چهر‌ه‌ها در دولت انگليس تغيير مي‌كنند و سياست‌ها همان‌طور باقي مي‌ماند.

يك روزنامه انگليسي از نااميدي و خشم ملكه انگليس درباره عملكرد ‪۱۰ ساله توني بلر نخست وزير اين كشور خبر داد .ساندي هرالد نوشت: به گفته دوستان نزديك ملكه، وي از عدم درك صحيح مسائل و مشكلات داخلي انگليس از سوي بلر ناراحت بوده و در بسياري از موارد، سياست‌هاي حزب كارگر نيز كه رهبري آن به عهده بلر است، باعث نگراني عميق ملكه شده‌است.

اين روزنامه به نقل از افراد دربار انگليس افزود: ملكه همچنين از دخالت بي‌جاي بلر و هم حزبي‌هاي وي در ميراث بريتانيا از جمله ساختار مجلس اعيان دلخور است .وي نظر رهبران ارتش را مبني بر اينكه در زمان بلر وظايف خارجي ارتش انگليس بيش از اندازه لازم به ماوراي مرزهاي اين كشور گسترش يافته‌است، قبول دارد. در عين حال مهم‌ترين شكايت ملكه از سياست‌هاي بلر اين است كه وي بيش از آنچه منطقي به نظر مي‌رسد براي كسب رضايت واشنگتن انرژي مصرف كرده و همسايگان بريتانيا در اروپا و بخصوص كشورهاي مشترك‌المنافع را ناديده گرفته‌است.

در روزهاي نخست دوران مسووليت توني بلر، مخالفان او لقب بامبي را به وي مي‌دادند .اكنون بعد از 10 سال كه از نخست وزيري بلر مي‌گذرد او را در انگليس «سگ دست‌آموز آمريكا» مي‌نامند . بلر سياستمدار بدون مهارتي نيست اما قرباني جنگ عراق و تصورش از رييس جمهوري شد كه فكر مي‌كرد از خطاهاي گذشته‌اش درس مي‌گيرد و مسير سياستهايش را دگرگون مي‌كند . بلردر اجلاس سالانه مجمع جهاني اقتصاد در داووس سخنراني كرد كه نوعي نطق خداحافظي با رهبران جهان بود. اين سخنراني اما فقط سخنراني خداحافظي نبود و نكاتي داشت كه براي قضاوت درباره بلر بايد آن را در نظر داشت.

او در اين سخنراني از ارزش‌هاي وابستگي جهاني سخن گفت كه در قرن 21  و براي بقاي جهان امري ضروري است. اين سخنراني را مي‌توان نوعي اعلام استقلال بلر از بوش توصيف كرد . اين سخنان اما نمي‌تواند تاثير چنداني بر اعتبار جهاني بلر بگذارد و زمان براي اين كار گذشته است . وقتي بلر دفتر نخست‌وزيري را ترك كند همه ميراث سياسي‌اش در يك كلمه خلاصه مي‌شود: عراق. اما او در اجلاس داووس پيشنهاداتي داد كه اكثر آن با سياستهاي كنوني آمريكا متفاوت است.

او براي تقويت شوراي امنيت سازمان ملل پيشنهاد كرد كه آلمان، جاپان، برزيل و هند و شايد يك كشور آفريقايي مسلمان به اين شورا اضافه شوند. پيشنهاد ديگر بلر ادغام كردن نهادهاي بين‌المللي بود تا اين نهادها در هر كشور با يك صدا سخن بگويند و فعاليت كنند .براي اين منظور بلر توصيه كرد كه بانك جهاني و صندوق بين‌المللي پول با هم ادغام شوند و گروه هشت كشور صنعتي جهان، قدرت هاي نوظهور در عرصه جهاني همچون هند و چين را در بر بگيرد . نخست وزير انگليس در اين سخنراني گفت كه جهان به چندجانبه گرايي احتياج دارد كه قدرتمند باشد تا در مواردي همچون فاجعه دارفور يا پيمان‌هاي آب و هوايي وارد عمل شود و كارساز باشد .پرسشي كه بعد از شنيدن اين سخنراني به ذهن هر شنونده‌اي مي‌رسد اين است كه چگونه اين مرد كه چنين آتشين به برنامه‌هاي چند جانبه براي جهان اعتقاد دارد در برابر يكجانبه گرا ترين دولت در تاريخ مدرن آمريكا چنين سر تعظيم فرو آورده است.

حاميان بلر مي‌گويند كه بعد از 11 سپتامبر او چاره‌ و جايگزين ديگري به غير از هم‌پيماني با آمريكا نداشته است . او در ابتدا سعي در تغيير نظر دولت بوش در جنگ عراق و ديگر برنامه‌هايش درباره خاورميانه داشته اما بعد از ناكامي در اين راه با او همراه شده است . بلر در داووس و در پاسخ به سئوالي گفت، سخنان زيباي غرب دربا

جنگ عراق هم مانند ماجراي كانال سوئز تا سال‌ها روابط ميان انگليس و آمريكا را تحت تاثير قرار خواهد داد. تغيير رابطه با آمريكا براي انگليس، پيامدهاي زيادي دارد كه مهم‌ترين آن، نقش انگليس در اتحاديه اروپاست. هيچ دولتي در انگليس و در هيچ‌يك از كشورهاي اروپايي نمي‌تواند به طور همزمان، هم از آمريكا فاصله بگيرد و هم از اتحاديه اروپا . رابطه نزديك‌تر با اتحاديه اروپا، نه‌تنها براي دولت انگليس يك ضرورت است، بلكه روساي جمهور بعدي آمريكا هم همين خواسته را از انگليس دارند.

آمريكا خواستار اتحاديه اروپايي است كه نقش و مشاركت جدي در امور بين‌المللي داشته باشد. انگليس اين فرصت را دارد كه اين نقش را در اروپا ايفا كند.

دولت انگليس به دليل يک بحران سنگين در اجراي حکم و نظارت بر خلافکاران جنسي و قاچاقچيان موادمخدر، زير فشار قرار دارد .روزنامه هاندلز بلات از لندن گزارش داد، فرياد خشم سراسر اين کشور را زماني فراگرفت که قاضي در حکم دو کودک‌آزار تخفيف داد، اما دليل اين امر مشخص شد .برخي از طنزپردازان انگليسي موضوع را اين گونه مطرح مي‌کنند: زندان‌ها، به دليل پر شدن ظرفيت‌شان تعطيل هستند. سربازان در خانه‌هاي‌شان خوابيده‌اند، زيراکارهايغيرقانوني از تخت‌هاي سربازخانه‌ها استفاده مي‌کنند و در سواحل اين پادشاهي، کشتي‌هايي لنگر انداخته‌اند پر از زنداني.

بحران اخير که سايه‌اي بر روي خداحافظي آرام آرام توني بلر از نخست وزيري انداخته است، بحراني است مربوط به اجراي احکام. اين بحران بيش از هر رسوايي ديگرياز جمله آنها رسوايي اعطاي القاب تشريفاتي به حزب کارگر بلر در ازاي پرداخت ميليون‌ها پوند - باعث انگيزش ميان انگليسي‌ها شده است . وضع زندان‌هاي انگليسي آن قدرها هم که در مقاله‌هاي روزنامه‌هاي اين کشور مورد تمسخر قرار مي‌گيرد، بد نيست. با اين وجود آنقدرها هم به بيراهه نرفته‌اند.

وزارت داخله انگليس اين گونه تصور مي‌کند که تا تابستان، شمار زندانيان انگليسي 83 و 500 تن باشد. اين رقم بيشتر از گنجايش زندان‌هاي اين کشور است که اکنون ظرفيت پذيرش 81 هزار زنداني را دارند. در همين حال اين ميزان هم در مقايسه با هر کشور ديگر عضو اتحاديه اروپا بيشتر است .خشم ملت اين کشور بر سر بحران زندان که هر روزه رسانه‌ها به آن مي‌پردازند، زماني بالا گرفت که جان ريد، وزير کشور انگليس در نامه‌اي به يک قاضي نوشت: شما بايد در احکامي که صادر مي‌کنيد، تجديدنظر نماييد، چرا که زندانيان در حد انفجار پر هستند و در صورت امکان فقط خلافکاران با جرم سنگين را به زندان بفرستيد.

فرياد خشم در سراسر اين کشور زماني فراگير شد که قاضي بر اين اساس حکم زندان دو کودک آزار را تخفيف داد. يکي از آنها که به پخش تصاوير مستهجن از کودکان در اينترنت از رايانه شخصي خود مي‌پرداخته است، با پوزخند به تلويزيون بي.بي.سي گفت: قاضي مسوول نيست، او فقط وظيفه‌اش را انجام داده است.

دفتر نخست وزيري بريتانيا اعلام كرد توني بلر در ارتباط با نوع تهيه منابع مالي از سوي پوليس مورد بازجويي قرار گرفت .يكي از سخنگويان دفتر نخست وزير در اين باره گفت: از بلر به عنوان يك شاهد باز جويي شده و نه به عنوان يك مظنون .نخست وزير بريتانيا به ماموران پوليس درباره انتصاب پاره‌اي از افراد در برخي از مناصب دولتي توضيحاتي را ارائه داد . با وجود آنكه بعيد به نظر مي‌رسد اين بازجويي‌ها در نهايت به صدور قرار مجرميت عليه توني بلر ختم شود، اين مساله كه نخست وزير مجبور به ارائه پاره‌اي از توضيحات در باره اقدامات دولت خود  به ماموران پوليس شود شرم آور است.

از ماه مارچ گذشته پوليس بريتانيا تحقيقاتي را درباره اقدامات دولت براي حفظ موقعيت سياسي خود، انجام داده است، اين تحقيقات زماني آغاز شد كه مشخص شد حزب كارگر(حزب حاكم) و دولت جهت حفظ موقعيت خويش به پاره‌اي از تامين كنندگان منابع مالي حزب كارگر القابي اشرافي و سمت‌هايي در دولت پيشنهاد كرده است .اين بذل و بخشش‌ها در واقع براي كسب حمايت مالي انجام گرفته بود. بر اساس قانوني كه در سال 2001 به تصويب رسيده بود، احزاب از اعلام ميزان وام‌هاي دريافتي معاف شده بودند.

از همين رو بود كه حزب كارگر با اعطاي القاب اشرافي و پاره‌اي مناصب دولتي ،جهت جذب منابع مالي بيشتري برآمده بود .پيشتر نيز پوليس بريتانيا از برخي ديگر از مقامات حزب كارگر بريتانيا بازجويي كرده بود.در ميان افرادي كه مورد بازجويي قرار گرفته بودند،نام لرد ساينسبوري وزير علوم سابق بريتانيا لرد لوي فرستاده بلر به خاورميانه نيز به چشم مي‌خورد

توني بلر در حالي‌كه پايان دوران 10 ساله نخست وزيري‌اش فرارسيده است به حق نگران قضاوت تاريخ درباره خودش است .او با بيم از اينكه به خاطر نقشش در جنگ عراق گرفتار نفرين تاريخ شود، اكنون براي تصحيح ميراث سياسي‌اش به تقلا افتاده است. سفر اخير او به خاورميانه هم در همين راستا بوده است.

بلر تلاش مي‌كند براي جبران گذشته حداقل در اين روزهاي آخر روند صلح خاورميانه براي حل مناقشه فلسطين را احيا كند. اما در اين راه با تناقض‌هاي جدي رو‌به‌روست. او خود را طرفدار تشكيل كشور فلسطين قلمداد ميکرد اما در جنگ عراق طرف نومحافظه‌كاران طرفدار اسرائيل بوده است.

وقتي اسرائيل در تابستان گذشته جنگ عليه لبنان را شروع كرد، بلر درخواستي براي آتش‌بس مطرح نكرد. بلر همچنين هيچ گاه از اسرائيل نخواسته حق فلسطيني‌ها براي تشكيل كشور مستقل را به رسميت بشناسد.

از ماه جولاي تاكنون بيش از  هزار فلسطيني در حملات اسرائيلي‌ها كشته شده‌اند اما بلر حتي يك كلمه هم حرفي نزده است. ديوان عالي اسرائيل در اقدامي حيرت‌آور حكمي صادر كرده كه كشتار هدفمند را مشروع مي‌كند. اما حتي اين كار هم با واكنشي از سوي بلر رو‌به‌رو نشده است.

نزديكترين مشاوران بلر همچون لرد لوي و سر نيجل شينوالد كه در دهه گذشته مناصب مهمي داشته‌اند همگي در اردوگاه طرفدار اسرائيل هستند. بلر با اين سابقه به خاورميانه رفت. پيام او در اين سفر اين بود كه ميانه‌روها عليه تندروها متحد شوند. از نظر بلر انگليس، آمريكا، اسرائيل و غرب در كنار ميانه‌روهاي عرب بايد عليه نيروهاي تندرو به نمايندگي ايران، سوريه، حزب‌الله و حماس متحد شوند.

اين تقسيم‌بندي سياه و سفيد و خير و شر در واقع كلام بوش استاين بازي با كلمات است نه يك تحليل سياسي يا حتي سخن منطقي. اينگونه سخن گفتن به مناقشات منطقه‌اي دامن مي‌زند نه اينكه آنها را حل كند. اشتباه بلر در اين است كه در رويكرد خود به خاورميانه بر مشكل و مناقشه فلسطين تكيه مي‌كند. به جاي اين او بايد به طور كلي به مناقشه اعراب و اسرائيل بپردازد. او در سخنانش هيچ اشاره‌اي به سوريه و نقش اين كشور ندارد. او همچنين در اظهار نظراتش در اين سفر بارها از عباس و سخنراني او دفاع كرد .سياست بلر به صلح و آشتي منجر نمي‌شود بلكه به جنگ داخلي در فلسطين مي‌انجامد. اگر منافع مشروع ايران، سوريه، حزب‌الله و حماس در نظر گرفته نشود، هيچ مشكلي در خاورميانه حل نخواهد شد.

دولت انگليس به دليل يک بحران سنگين در اجراي حکم و نظارت بر خلا فکاران جنسي و قاچاقچيان موادمخدر، زير فشار قرار دارد .روزنامه هاندلز بلات از لندن گزارش داد، فرياد خشم سراسر اين کشور را زماني فراگرفت که قاضي در حکم دو کودک‌آزار تخفيف داد، اما دليل اين امر هنوز مشخص نشده است.

بحران اخير که سايه‌اي بر روي خداحافظي آرام آرام توني بلر از نخست وزيري انداخته است، بحراني است مربوط به اجراي احکام. اين بحران بيش از هر رسوايي ديگرياز جمله آنها رسوايي اعطاي القاب تشريفاتي به حزب کارگر بلر در ازاي پرداخت ميليون‌ها پوند - باعث انگيزش ميان انگليسي‌ها شده است.

وضع زندان‌هاي انگليسي آن قدرها هم که در مقاله‌هاي روزنامه‌هاي اين کشور مورد تمسخر قرار مي‌گيرد، بد نيست. با اين وجود آنقدرها هم به بيراهه نرفته‌اند .

وزارت داخله انگليس اين گونه تصور مي‌کند که تا تابستان، شمار زندانيان انگليسي 83 و 500 تن باشد. اين رقم بيشتر از گنجايش زندان‌هاي اين کشور است که اکنون ظرفيت پذيرش 81 هزار زنداني را دارند. در همين حال اين ميزان هم در مقايسه با هر کشور ديگر عضو اتحاديه اروپا بيشتر است.

خشم ملت اين کشور بر سر بحران زندان که هر روزه رسانه‌ها به آن مي‌پردازند، زماني بالا گرفت که جان ريد، وزير داخله انگليس در نامه‌اي به يک قاضي نوشت: شما بايد در احکامي که صادر مي‌کنيد، تجديدنظر نماييد، چرا که زندانيان در حد انفجار پر هستند و در صورت امکان فقط خلافکاران با جرم سنگين را به زندان بفرستيد .فرياد خشم در سراسر اين کشور زماني فراگير شد که قاضي بر اين اساس حکم زندان دو کودک آزار را تخفيف داد. يکي از آنها که به پخش تصاوير مستهجن از کودکان در اينترنت شخصي خود مي‌پرداخته است، با پوزخند به تلويزيون گفت: قاضي مسوول نيست، او فقط وظيفه‌اش را انجام داده است.

همچنان با افزايش اعتراضات به سياست‌هاي نيروهاي بيگانه در عراق توني بلر نخست وزير انگلستان نيز مجبور به يك اعتراف تلخ شد و از اوضاع وخيم عراق ياد كرد .نخست وزير انگلستان درحالي كه يكي از اعضاي كابينه‌اش براي ديدار با  سربازان اين كشور به عراق سفر كرده است در مصاحبه با شبكه الجزيره گفت: اوضاع كنوني در عراق فاجعه بار است.

وي كه به تبعات اين سخن خود پي برده بود بلافاصله تأكيد كرد كه مشكل اين وضعيت فاجعه‌آميز اشكال در برنامه‌ريزي‌هاي متجاوزين نيست بلكه وجود شبه نظامياني همچون شبكه تروريستي القاعده عامل آن است.
در همين روز سخنگوي وزارت امورخارجه روسيه نيز در خصوص تجزيه عراق هشدار داد. ميخائيل كامنين گفت: در عراق امكان تجزيه وجود دارد و فروپاشي اين كشور در شرايطي كه خشونت‌هاي قومي و مذهبي بي‌سابقه‌ ادامه دارد پيامد‌هاي منفي براي همه منطقه به همراه خواهد داشت.
انتشار اظهارات فرمانده ارتش انگليس در روزنامه ديلي ميل كه خواستار خروج نبروهاي انگليسي از عراق شده بود يك جنجال سياسي جديد در اين كشور را ايجاد كرده است .جنرال سر ريچارد دانات در مصاحبه با ديلی ميل که تحت عنوان سر ريچارد دانات: جنرالی بسيار رو راست منتشر شده گفته بود که حضور نيروهای بريتانيايی در عراق باعث تشديد مشکلات امنيتی می شود.

در واکنش به انتشار اين مصاحبه، دفتر نخست وزير انگليس با صدور بيانيه‌ای اعلام داشت که نيروهای اين کشور با ابراز تمايل صريح دولت عراق و بر اساس ماموريت مصوب سازمان ملل در عراق خدمت می‌کنند. سخنگوی تونی بلر ، گفته است که همگان مايل هستند که سربازان بريتانيايی هر چه زودتر به ميهن خود بازگردند اما زمانی که دولت منتخب مردم در حمايت نيروهای مسلح ملی در عراق مستقر شده باشد.

با اينهمه، اظهارات رييس ستاد مشترک ارتش انگليس با استقبال گروه های مخالف جنگ عراق مواجه شد که وی را به خاطر صراحت لهجه مورد ستايش قرار دادند .در پی انعکاس وسيع نظرات جنرال دانات در رسانه های همگانی انگليس، وی در مصاحبه ای با بی بی سی گفت که نظرات وی در باره عراق نه ماهيتا جديد بوده و نه ماهيتا قابليت تبديل به يک عنوان خبری را داشته است .وی افزود که هدف وی از مصاحبه با ديلی ميل اين نبود که باعث ايجاد جار و جنجال شود و بعضی در صدد برآيند در خلال ساعات شب، با تعبير محتوای اين مصاحبه به وجود شکاف بين رييس ارتش و وزير دفاع، از آن لذت ببرند.

رييس ستاد ارتش توضيح داده است که از خارج کردن نيروهای انگليسي در آينده ای نزديک سخن گفته و منظور وی مخالفت با انجام ماموريت آنان در عراق نبوده است .به گفته وی، واحدهای انگليسي نزديک به سه سال و نيم در عراق بوده اند و مانند ساير نيروهای ائتلاف، فشارهايی را تحمل کرده اند و بنابراين، طبيعی است که زمانی که احساس شود ماموريت خود را عمدتا به انجام رسانده اند لازم است از عراق خارج شوند.

جنرال دانات در مصاحبه خود گفته است که نمی توان از ادامه حضور نفرات ارتش انگليس در عراق برای دو يا سه يا پنج سال ديگر سخن گفت بلکه بايد حضور آنان را در يک مدت زمان منطقی مورد توجه قرار داد . به گفته رييس ستاد ارتش بريتانيا، نظاميان اين کشور در عراق در انجام ماموريت خود پيشرفت خوبی داشته اند و تا کنون حفظ امنيت دو ولايت از چهار ولايتي را که در اختيار آنان بوده است به نيروهای عراقی واگذار کرده اند . ما در يک کشور مسلمان هستيم و ديدگاه مسلمانان در مورد حضور خارجيان در کشورشان کاملا مشخص است .حمايت احتمالی اوليه از حضور نظامی انگليس در ميان عراقی ها با گذشت زمان به نوعی تحمل اين حضور و بعدا تا حدود زيادی به عدم تحمل تبديل شده است.

برخی روزنامه های صبح جمعه در انگليس از ناخرسندی شديد دولت از روزنامه اينديپندنت هم نظرسنجي را که موسسه کاميونيکيت ريسرچ انجام داده است، منتشر کرد و بر اساس آن 62 درصد پرسش شوندگان خروج نيروهاي نظامي اين کشور را از عراق در سريع‌ترين زمان ممکن خواستار شده‌اند. 72 درصد نيز تصريح کرده‌اند انتظار ندارند پيروزي در جنگ عراق حاصل شود.
در همين حال بسياري از اين افراد گفته‌اند اگر نيروهاي انگليسي و آمريکايي از عراق خارج شوند، اين کشور به جنگي داخلي وارد خواهد شد .انگليس به عنوان نزديک‌ترين متحد آمريکا حدود 7200 سرباز در عراق دارد. بيشتر اين نيروها در جنوب اين کشور مستقر هستند.

انگليس بعدازبلر

»توني بلردرزمان تصدي نخست وزيري اش به گدي سياسي شباهت داشت«

 

جابه‌جايي قدرت در كشور انگليس چه تأثيري بر روابط آمريكا با اين كشور و همه اروپا خواهد داشت. اين موضوع مهمي است كه البته با توجه به رو به پايان بودن عمر دولت جمهوري‌خواهان آمريكا اهميت بيشتري هم خواهد يافت . در انگليس از سپتامبر سال 2004 كه توني بلر اعلام كرد تصميم دارد قدرت را واگذار كند، دو پرسش همواره مطرح بوده است. اول اينكه كي اين اتفاق مي‌افتد و دوم اينكه جانشين او چه تفاوتي با او خواهد داشت؟ اكنون كه پاسخ اولين سؤال كم و بيش معلوم شده و بلر قرار است نيمه تابستان همين امسال ساختمان شماره 10 خيابان داونينگ را ترك كند، پرسش دوم در كانون توجه قرار گرفته است.

جانشين بلر، گوردون براون خواهد بود؛ اسكاتلندي بانزاكتي كه از طبقه روشنفكر انگليس به شمار مي‌آيد و دغدغه عدالت اجتماعي دارد. او در ده سال گذشته در مقام وزير دارايي مرد دست راست بلر و مهمترين شخصيت كابينه بعد از نخست‌وزير بوده‌ است . اعضاي پارلمان، تحليلگران سياسي و كساني كه براون را مي‌شناسند او را نخست‌وزيري متفاوت از بلر مي‌دانند. حوزه‌هاي علاقه‌مندي و دغدغه او بر خلاف بلر به جاي خاورميانه، آفريقا و عدالت تجاري است.

او هيچگاه علاقه‌اي به بحث درباره موضوع عراق نداشت و نقطه مشتركي با جورج بوش ندارد. براون اگر چه گاهي تجسم همه ارزش‌هاي خالص حزب كارگر به شمار مي‌آيد، اما از اين نظر كه به عنوان يك سوسياليست به شدت به آمريكا بدبين است و با جنگ ميانه‌اي ندارد نكات اضافه‌اي نسبت به حزبش دارد . البته بعضي از اعضاي حزب كارگر مي‌گويند براون از نظر شخصي بيشتر از بلر به آمريكا علاقه دارد چرا كه اكثر تعطيلاتش را در مناطق تفريحي و آرام آمريكا مي‌گذراند در حاليكه بلر اروپا را براي گذراندن تعطيلات ترجيح مي‌داد. براون نمي‌تواند از ناحيه راي دهندگان انگليسي خيالي آسوده داشته باشد. بعضي در حزب كارگر مي‌گويند شيوه‌هاي متفاوت او تحت‌الشعاع نزديكي ده ساله‌اش با بلر و دولت او قرار مي‌گيرد و همين موضوع مانع از آن مي‌شود كه راي دهندگان انگليسي به راحتي با او ارتباط برقرار كنند.

اما تا حالا كه هيچ رقيبي براي او در به دست گرفتن رهبري حزب كارگر كه بلر به زودي آن را واگذار مي‌كند، پيدا نشده است. اگر همچنان كسي وجود نداشته باشد براون بدون هيچ چالشي به رهبري حزب كارگر مي‌رسد و در نتيجه به طور طبيعي نخست وزيري را هم از آن خود خواهد كرد. اين عنواني است كه او بيش از پنج سال را در انتظار آن گذرانده استآمريكايي‌ها براون را نخست‌وزيري متفاوت از بلر خواهند يافت، نخست‌وزيري كه محتاط‌تر است و به اندازه بلر مطيع نيست. بعضي تحليلگران آمريكايي و انگليسي مي‌گويند واشنگتن بايد براي تغييري بزرگ در شيوه و سبك سياست‌هاي انگليس آماده باشد.

تام باور روزنامه‌نگار و نويسنده زندگي‌نامه براون در سال 2004 در اين باره مي‌گويد، براون مانند بلر يك بازيگر نيست. اما به روابط ميان دو سوي اطلس اعتقاد دارد و بدون شك به دنبال قطع روابط لندن و واشنگتن نيست . تاثيري كه براون بر روابط آمريكا و انگليس خواهد داشت اين است كه اختلافات ميان دو كشور را آشكار مي‌كند. بلر همواره تلاش مي‌كرد هر چه اختلاف ميان لندن و واشنگتن وجود داشت را كوچك و بدون اهميت جلوه دهد و فقط بر وحدت و يكپارچگي دو طرف تاكيد كند.

به ندرت پيش آمده است كه به ويژه در سال‌هاي اخير بلر سياست مستقلي از آمريكا در حوزه خارجي ابراز كند. به همين دليل او را سگ دنباله‌روي بوش لقب داده بودند . ديپلمات‌هاي انگليسي از اينكه بلر از نفوذ خود بر بوش براي تحت تأثير قرار دادن سياست‌هاي او استفاده نكرده است به او بسيار انتقاد مي‌كنند.

اما براون بازي جدي‌تري خواهد داشت. انگليس و آمريكا در حوزه‌هايي مانند تغييرات جوي و دادگاه بين‌المللي جنايات جنگي دچار اختلافاتي بودند .اما بلر به نوعي با اين اختلافات بازي مي‌كرد و هيچ گاه از آنها استفاده نمي‌كرد. براون بدون شك عكس اين عمل خواهد كرد.

براون اگر چه بازي سخت‌تر را در برابر آمريكا خواهد داشت اما او بيش از آنكه به اروپا نزديك باشد به آمريكا نزديك است. او كه در محافل روشنفكري راحت‌تر است و بيشتر مي‌درخشد تا مجامع و نهادهاي دفاعي مانند آنچه در واشنگتن وجود دارد، اما به اروپا هم وابستگي ندارد . بلر مي‌خواست كه انگليس را در قلب اروپا جاي دهد. اما وزير دارايي او در اين سال‌ها هيچ نشانه‌اي از خود بروز نداده كه حاكي از علاقه و نزديكي به اروپا باشد . براون به غير از چند باري كه به اجبار در چند جلسه و گردهمايي بايد ظاهر مي‌شد، به ندرت از اروپا ديدار مي‌كند و به پايتخت‌هاي اروپايي مي‌رود.

درباره عراق كسي انتظار تغيير چنداني در سياست لندن در دوران نخست‌وزيري براون را ندارد. بلر، شمارش معكوس براي خروج نيروهاي انگليس از عراق را آغاز كرده است. هدف براون اين خواهد بود كه در كوتاه‌ترين زمان ممكن نيروهاي انگليسي را از عراق خارج كند.

اما درباره افغانستان او مجبور است سياست فعلي را حفظ كند. سياست خارجي بلر بر مداخله فعال متمركز بوده و اين عقيده را دنبال مي‌كرده است كه غرب وظيفه اخلاقي دارد از نظر نظامي هر جا كه لازم مي‌داند مداخله كند. اما نظر براون متفاوت است. او بيش از هر چيز در سياست خارجي دغدغه آفريقا را دارد . حوزه‌هايي كه براون در ارتباط با آفريقا در آنها فعال است كمك مالي، كاهش بدهي‌ها و عدالت اجتماعي است. با توجه به بحران دارفور بايد ديد حتي در اين مورد هم براون از مداخله نظامي حمايت نمي‌كند؟

براون از مدتي پيش مانند نخست‌وزيرها رفتار مي‌كرد و در همه موارد مربوط به دولت دخالت مي‌كند، از مسائل مهاجرت گرفته تا ميزباني جام‌جهاني فوتبال در سال 2018 . براون روي رقابت اقتصادي با كشورهاي در حال توسعه‌اي چون هند و چين هم تاكيد زيادي دارد .براون معمار و طراح بسياري از اصلاحات حزب كارگر در دهه گذشته بوده است . بنابراين نمي‌توان از او انتظار تغييرات بنيادين را داشت.

منابع مورد استفاده : نقش انگليس درتشنج هاي منطقوي ، بلرحاکم بي اراده ومنابع خبري .

 

 

 


June 17th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی